بسم اله الرحمن الرحیم

جنگ آخرالزمان را شاید تابه حال ااسمش راهم نشنیده باشید.در روایات اسلامی مسلمانان وقتی که حضرت صاحب الزمان(عج)ظهورکردند میان مسلمانان ویهودیان جنگی رخ می دهد.

شایدسوال پیش بیاد که آقا مگریهودیان اهل کتاب نیستند؟؟چرا .خوب اوناکه موحدند حضرت موسی(ع)راقبول دارند چرا با اون ها جنگ می کنیم؟؟؟

اولا ما جنگ نمی کنیم یهودی ها جنگ روشروع می کنن درضم بهتره بگیم صهیونیسم نه یهود دوستان عزیز صهیو نام یک کوه می باشد و  ئیسم آخر صهیونیسم به معنای عزیز خدا می باشد صهیونیسم ها یک گروه منحرف از یهودی ها هستند انحراف شون هم در زمینه ارتباط با جن غا می باشد.که این ارتباط ازموقع سفرحضرت یوسف به مصر واز مصربه کنعن واز ارتباط حضرت سلیمان با جن ها شروع د.خوب جن ها موجودات ماورا<الطبیعه ای می باشند این یهودی ها از کاه کوه می ساختن وقتی حضرت سلیمان(ع)ازجن ها کار می کشیدن این یهودی  ها اون هارو می دیدند.ومی گفتن اوووو اینادیگه چین.خلاصه قضیه رو گنده  ش کردند. به قول امروزی ها بی جنبه بودند موجوداتی روکه حضرت سلیمان(ع)به اذن خداوندمتعال ازشون مثل چی کارمی کشید اینها یعنی بعضی ازیهودی ها با اجنه ارتباط برقرارکردند و اونها رو به جای خدا العیاذباالله می پرستیدند.این شد که به گروهی که افراط در دین یهود کردند بهشون میگن صیهونیسم  صهیونیسم مثلش مثل وهابیت توی اسلام هست  که هیچ ربطی به دین نداره یارو  وهابیه اومده میگه بعداز هزاروچهرصدسال هیچ کس از اسلام هیچی نفهمید فقط ما می فهمیم!!!این صهیونیسم البته سابقه شون خیلی از وهابیت  در بحث پرستش شیطان وانحراف از دین سابقه شون خیلی طولانیه. 

حالا یه روایت اینا یعنی صهیونیسم ها دارند که میگن در آخرالزمان نبردی رخ می دهد بین سپاه مسلمانان(اینجا اونه خودشون رو مسلمان دارن)وسپاه کفار(یعنی مسلمونا)که معرف به  هرمجدون یا  آرماگدون می باشد که در یک دشت یا  احتمالا در دره یک کوه یا اطراف یک کوه این اتفاق رخ می دهد ودر رئایات اسلامی به نظرمی رسه که تعبیر ازاین جنگ به نام جنگ قرقی سیاه شده در آخر صهیونیسم ها شکست خواهند خورد البته این جنگ خیلی خونین می باشد.

الن می دونی که چرا حضرت پیامبر محمدبن عبدالله(ص)می فرمایند:بیشترین ضربه را امت من ازیهودیان خورد.

الان می دونی اون وهابی احمق چرا میاد میگه باید قبور خراب بشه  دلیل  حرفش خیلی معناداره اگر مثلا قبر وضریح حضرت سیدالشهداء(ص)خراب بشه دیگر ما نم توانیم به آخرت امیدوارباشیم ویاد روز حساب ومهمتر اینکه توسل درکار نخواهد بود درنتیجه ایمانی باقی نخواهد ماند ودر جنگ آخرالزمان پوست مسلمانان کنده خواهد شد اگر بنا براین تفکر جلوبریم

بعداز صدهاسال وهابیت امروز آمدن وتفکر مارتین لوتر  نفهم رو که گفت باید قبر عیسی بن مریم(ع)خراب شود امروز داره اون حرکات وککلامات رو در اسلام پیاده  میکنه.

************

***********الهم عجل الولیک الفرج

**********************************

                         یاعلی(ص)مدد.



تاريخ : شنبه 31 خرداد 1393برچسب:, | 13:54 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

 کیان ایرانی کیست؟

کیان ایرانی

آیا شخصیت کیان در تاریخ وجود داشته است؟(پاسخ به این سوال از زبان دکتر رجبی دوانی) (فیلم)

 

«كیان» در حقیقت «ابوعَمره كیسان» نام دارد كه یكی از نزدیكان مختار، مورد اعتماد او و از مقامات بلندپایه حكومت مختار به شمار می‌رفته است.

«كیان» در حقیقت «ابوعَمره كیسان» نام دارد كه یكی از نزدیكان مختار و از مقامات بلند پایه حكومتی او به شمار می‌رفته است؛ البته از سوابق و فعالیت‌های او پیش از قیام مختار هیچ اطلاعاتی در تاریخ نیست اما از زمانی كه به مختار پیوست و در قیام او نقش پیدا كرد از اهمیت بالایی برخوردار شد زیرا بسیار مورد اطمینان و اعتماد مختار بوده است.

 

* ریاست انتظامات و شرطه‌های كوفه برعهده كیسان بود

اعتماد و اطمینان مختار به این شخص تا جایی بوده است كه ریاست انتظامات كوفه و فرماندهی شرطه‌های كوفه به او سپرده می‌شود و در جریان برخورد با جنایتكاران كربلا به فرمان مختار، اموال بسیاری از این افراد را مصادره می‌كند و بین ایرانیان مسلمانی كه در عملیات، قلع و قمع جنایتكاران كربلا شركت داشته‌اند تقسیم می‌كند و این مورد یكی از خدمات قابل توجهی است كه وی به حكومت مختار انجام داد.

در حقیقت اوست كه از سوی مختار مأموریت برخورد و دستگیری و هلاكت جنایتكاران كربلا را بر عهده دارد و اشراف خائن كوفه كه جنایتكاران اصلی كربلا بودند به شدت از نام او وحشت داشتند.

آنها «كیان» را «باز شكاری» لقب داده بودند؛ به این معنا كه باز بر روی شكار فرود می‌آید و چنگال‌هایش را در بدن طعمه فرو می‌كند؛ ‌لذا «كیسان» نیز بر قاتلان اهل‌بیت علیهم‌السلام فرود می‌آید و آنها را به هلاكت می‌رساند و نابود می‌كند.

«كیسان» بسیار به مختار وفادار بود و تا پایان كار نیز با وی همراهی می‌كرده است؛ هنگام نبرد «مصعب‌بن زبیر» كه برای جنگ با مختار آمده بود، سرسختانه و فداكارانه با مختار در برابر دشمن ایستاد و در جریان این نبرد همراه با مختار كشته شد.

البته این فرد در فیلم مختار‌نامه به اشتباه «ابوعُمره» نامیده می‌شود در حالی كه نام اصلی او «ابوعَمره كیسان» است كه حتی نام «كیسان» نیز به نقل از یكی از دست اندركاران این فیلم به دلیل راحتی تلفظ برای ایرانیان و ملموس بودن نام «كیان» از «كیسان» به این نام تغییر پیدا كرده است.

به هر صورت «كیان» یك وجود حقیقی است و زحمات زیادی را چه در جهت قیام مختار و چه در قصاص قاتلان اهل بیت علیهم‌السلام و یاران ایشان كشیده است و جای مدح و تكریم از این شخصیت وجود دارد.

«كیان» در حقیقت «ابوعَمره كیسان» نام دارد كه یكی از نزدیكان مختار و از مقامات بلند پایه حكومتی او به شمار می‌رفته است؛ البته از سوابق و فعالیت‌های او پیش از قیام مختار هیچ اطلاعاتی در تاریخ نیست اما از زمانی كه به مختار پیوست و در قیام او نقش پیدا كرد از اهمیت بالایی برخوردار شد

* ایرانیان بعد از قیام مختار انگیزه و اعتماد بیشتری برای حضور در عرصه‌های سیاسی را یافتند

مختار نامه

تا پیش از اینكه مختار ایرانیان را به این صورت به عرصه بیاورد و به آنها پست و مسئولیت دهد آنها برخلاف شمار قابل توجهشان در عراق و علی الخصوص در كوفه كه گفته می‌شود ـ در بعضی از مواقع بیش از نیمی از جمعیت كوفه را ایرانیان تشكیل می‌دادند ـ به دلیل تبعیضی كه از زمان خلیفه دوم بر ایرانیان مسلمان می‌گذاشتند، آنها در عرصه سیاسی و اجتماعی به حساب نمی‌آمدند و این مسئله به گونه‌ای تبیین شده بود كه خود ایرانیان نیز پذیرفته بودند نمی‌توانند خودی نشان دهند و نمی‌توانند در عرصه سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار باشند.

البته امیرالمومنین علیه السلام و امام مجتبی علیه السلام ایرانیان را در زمان خودشان، از حقوق برابر با اعراب برخوردار كردند و به آنها بها دادند؛ اما تا زمانی كه آن بزرگواران در قید حیات بودند خیلی از ایرانیان با توجه به این لطف امیرالمؤمنین علیه السلام باور نداشتند كه می‌توانند تأثیرگذار باشند.

در فاصله صلح امام حسن علیه السلام تا قیام مختار، ظلم بسیاری بر ایرانیان روا شد و خیلی از این افراد را یا كشتند یا تبعید كردند و به گونه‌ای شده بود كه بعضی از ایرانیان چنان به جان آمده بودند كه برای پایان دادن به وضعیت موجود حتی به قیام خوارج نیز می‌پیوستند و ایرانیانی كه در قیام خوارج نفوذ كرده بودند، اعتراض خودشان را به این وضع موجود به این روش نشان می‌دادند.

 

* رمز موفقیت مختار به صحنه آوردن ایرانیان بود

با قیام مختار، ایرانیان با وفای كامل به اطراف مختار حلقه زدند و به قیام او پیوستند تا بتوانند اعتراض خودشان را عنوان كنند و مختار نیز با توجه به زیركی خود می‌دانست اگر به ایرانیان بها دهد با كمك این افراد می‌تواند موفق شود و اگر صرفاً می‌خواست به عرب‌ها بها دهد، نمی‌توانست موفق شود؛ زیرا او می‌دانست اعرابی كه به اهل‌بیت پیامبر رحم نكردند، به مختار نیز رحم نمی‌كنند و حتماً در لحظات اصلی او را رها خواهند كرد.

معتقدم رمز موفقیت مختار به صحنه آوردن ایرانیان و استفاده از وفا و توانایی آنها بود؛ لذا می‌بینیم سپاهی نیز كه به سوی شام روانه می‌كند؛ به فرماندهی ابراهیم‌بن مالك اشتر است. بنا بر نقل تاریخ، شاهدان گفته‌اند كه در اردوی ابراهیم‌بن مالك، صوت عربی شنیده نمی‌شد و عموماً فارسی صحبت می‌كردند كه نشان از كثرت ایرانیان در این سپاه دارد.



تاريخ : جمعه 30 خرداد 1393برچسب:, | 9:28 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

  نامه ی عمربن خطاب به یزدگرد سوم و پاسخ یزد گرد به او

بین دو جنگ قادسیه و نهاوند چهار ماه فاصله بود. در این بین، عمر بن الخطاب خلیفه دوم مسلمین به

یزد گردسوم نامه نوشت واو را به اسلام دعوت کرد...
متن نامه عمر بن الخطاب به یزدگرد سوم  :

از عمر بن الخطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس؛

یزدگرد! من آینده روشنی برای تو و ملت تو نمی بینم؛ مگر اینکه پیشنهاد مرا بپذیری و با من بیعت کنی. تو سابقاً بر نصف جهان حکم می راندی، ولی اکنون که سپاهیان تو در خطوط مقدم شکست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشی است من به تو راهی را پیشنهاد می کنم تا جانت را نجات دهی  .

شروع کن به پرستش الله واحد، به یکتا پرستی، به عبادت الله یکتا که همه چیز را او آفریده. ما برای تو و برای تمام جهان پیام او را آورده ایم؛ او که الله راستین است  .

از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بکشند. به ما بپیوند. الله اکبر را پرستش کن که خدای راستین است و خالق جهان  .

الله را عبادت کن و اسلام را به عنوان راه رستگاری بپذیر. به راه کفرآمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله اکبر را منجی خود بدان  .

با این کار، زندگی خودت را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر. اگر بهترین انتخاب را می خواهی انجام دهی با من بیعت کن

الله اکبر،
خلیفة المسلمین،
عمر بن الخطاب  .


 

پاسخ یزدگرد سوم به عمر بن الخطاب

از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمین های پرشمار، شاه آریایی ها و غیر آریایی ها، شاه پارسیان و نژادهای دیگر از جمله عرب ها، شاه فرمانروایی پارس، یزدگرد سوم ساسانی به عمربن الخطاب خلیفه تازیان  *  ؛

به نام اهورا مزدا، آفریننده زندگی و خرد؛

تو در نامه ات نوشته ای می خواهی ما را به راه راست هدایت کنی؛ به راه خدای راستینت، الله اکبر؛ بدون اینکه هیچ گونه آگاهی داشته باشی که ما که هستیم و چه را می پرستیم  .

این بسیار شگفت انگیز است که تو لقب فرمانروای عرب ها را برای خودت غصب کرده ای، در حالی که آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عرب های پست و مزخرف گو و سرگردان در بیابان های عربستان و انسان های عقب مانده بیابان گرد است  .

مَردَک! تو به من پیشنهاد می کنی که خداوند یکتا را بپرستم، در حالی که نمی دانی هزاران سال است که ایرانیان خداوند یکتا را می پرستند و روزی پنج بار به درگاه او نماز می خوانند. هزاران سال است که در ایران، سرزمین فرهنگ و هنر، این رویه زندگی روزمره ماست  .

زمانی که ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم، و پرچم پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را در دست هایمان به اهتزاز درمی آوردیم، تو و پدران تو داشتید سوسمار می خوردید و دخترانتان را زنده به گور می کردید  .

شما تازیان که دم از الله می زنید، برای آفریده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید؛ شما فرزندان خدا را گردن می زنید، اسرای جنگی را می کشید، به زن ها تجاوز می کنید، دختران خود را زنده به گور می کنید، به کاروان ها شبیخون می زنید، دسته دسته مردم را می کشید، زنان مردم را می دزدید، و اموال آنها را سرقت می کنید. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام می دهید محکوم می کنیم. حال با این همه اعمال قبیح که انجام می دهید، چگونه می خواهید به ما درس خداشناسی بدهید؟

تو به من می گویی از پرستش آتش دست بردارم؛ ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشید و گرمی آتش می بینیم. نور و گرمای خورشید و آتش، ما را قادر می سازد که نور حقیقت را ببینیم و قلب هایمان برای نزدیکی به خالق و به همنوع گرم شود. این به ما کمک می کند تا با همدیگر مهربان تر باشیم، و این نور اهورایی را در اعماق قلبمان روشن می سازد  .

خدای ما اهورا مزداست و این بسیار شگفت انگیز است که شما تازه او را کشف کرده اید و نام الله را بر روی آن گذارده اید. اما ما و شما در یک سطح و مرتبه نیستیم. ما به همنوع کمک می کنیم، ما عشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم، ما پندار نیک را در بین انسان ها ترویج می کنیم، ما هزاران سال است که فرهنگ پیشرفته خود را با احترام به فرهنگ های دیگر بر روی زمین می گسترانیم؛ در حالی که شما به نام الله به سرزمینهای دیگر حمله می کنید، مردم را دسته دسته می کشید، قحطی به ارمغان می آورید و ترس و تهی دستی به راه می اندازید. شما رفتارهای شیطانی را به نام الله انجام می دهید. چه کسی مسئول این همه فاجعه است؟ آیا الله به شما دستور داده قتل کنید، غارت کنید و ویران کنید؟ یا اینکه پیروان الله به نام او این کارها را انجام می دهند؟ و یا هردو؟

شما می خواهید عشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیرهایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابان گردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما، درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم، تو به جز نظامی گری، وحشی گری، قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عرب ها یاد داده ای؟ چه دانش و علمی را به مسلمانان یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانان نیز یاد بدهی؟ چه دانش و فرهنگی را از الله ات آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی؟

افسوس و ای افسوس که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خوردند و حالا مردم ما به زور شمشیر مجبورند همان خدای خودشان را این بار با نام الله پرستش کنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولی این بار به زبان عربی؛ چون گویا الله شما فقط عربی متوجه میشود.

من پیشنهاد می کنم که تو و همدستانت به همان بیابان هایی که پیش از این عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید. آنها را برگردان به همان جایی که عادت داشتید جلوی آفتاب از گرما بسوزید، به همان زندگی قبیله ای، به همان سوسمار خوردن ها و شیر شتر نوشیدن ها.

من تو را نهی می کنم از این که این دسته های دزد را در سرزمین آباد ما رها کنی؛ در شهر های متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما جایی برای شما وجود ندارد.

این چهار پایان سنگدل (ارتش اعراب) را آزاد مگذار تا مردم ما را بکشند ، زنان و فرزندان ما را بربایند، به زنهای ما تجاوز کنند و دخترانمان را به کنیزی به مکه بفرستند. نگذار این جنایات را به نام الله انجام دهند؛ به این کارهای جنایتکارانه پایان بده.

آریایی ها بخشنده، خونگرم، و مهمان نوازند؛ انسان های پاک به هر کجا که بروند تخمِ دوستی، عشق، آگاهی و حقیقت را خواهند کاشت. بنابراین آنها تو و مردم تو را به خاطر این کارهای جنایتکارانه ات مجازات نخواهند کرد.

من از تو می خواهم که با الله اکبرت در همان بیابان های عربستان بمانی، و به دلیل داشتن عقاید ترسناک و خوی وحشی گری، از نزدیک شدن به شهرهای آباد و متمدن ما خودداری کنی.

یزدگرد سوم ساسانی.


*تازی: لقبی که پارسیان به اعراب می دادند؛ به معنی سگ شکاری



تاريخ : یک شنبه 25 خرداد 1393برچسب:, | 9:7 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

سلام دوستان عزیز


تازه آخرین جمعه ماه مبازک رمضان که روز قدس است میگذرد.و

ادعا میکنیم که«القدس لنا».این در حالی است که هنوز خیلی از

ما قدس رو نمیشناسیم.

من قصد ندارم وقتتونو بگیرم و در مورد گذشته و اسرار این مکان توضیح بدم.

فقط میخوام اصلیت این ماجرا رو بگم و علت این ماجرا و اشتباهات خود ما.

همان مکانی که حضرت سلیمان بعد از فتح اورشلیم

دستور ساخت آن را داد و جن ها نیز که به دستور خداوند

مطیع حضرت سلیمان گشتند و آنحضرت به آنها فرمان

داد تا مکانی را بسازند مسجدالاقصی یا به تعبیر خودمان

بیت المقدس می باشد.

یهودیان از حضرت سلیمان متنفرند.بدلیل اینکه این

حضرت جنیان را که دوستان صمیمی یهودیان و کسانی

هستند که تا قبل از بعثت محمد مصطفی(ص)یهودیان را

از آینده باخبر میساختند حضرت سلیمان آنان را به صلابه

کشید.

و این مسجدالاقصی همان مکانی است که بدست جنیان

ساخته شد و نظام قدرتمند سلیمان نبی در آن بنا شد.

اما تا حالا ما این مکان بزرگ و مقدس رو درست

نمیشناختیم.همان مکانی که برای ما مسلمانان از زمان امام

پیامبر اکرم تا الآن برای ما مهم بوده است.و بخاطر آن جنگهای

زیادی مسلمانان کرده اند از جنگهای صلیبی گرفته تا دفاع مردم

غزه در الآن.اما حیف که برادران عرب ما بعد از فتح آن توسط

مسلمانان زمان امام علی قادر به محافظت از آن نشدند.

و الآن انگار نوبت ماست که این مکان را به فراموشی بسپاریم.

حقیقت امر این است که این مکان مقدس گنبدی فیروزه ای

رنگ دارد که افسوس و صد افسوس مسجدی با گنیدی طلایی

بنام «قبه الصخره»را نشان ما داده اند.

و هزار افسوس که خود ما در رسانه های خود،در جراید خود این

اشتباه را مرتکب شده ایم.حتی در راهپیمایی روز قدس

پوسترهایی بر دست داریم که حاکی از همان اشتباه است.

حتی بانک مرکزی ما نیز دچار این اشتباه شده است.

اول در زیر عکسها را مشاهده کنید


این فرق دو مسجد

این هم عکسی که نشان دادند قبله قبلی ما گنبد زرد رنگ یا همون مسجدالاقصی بوده که باز اشتباه است.

پوستر ما در همین روز قدس امسال

باز عوام فریبی

باز افسوس در رسانه

مسجد الاقصی

اشتباه بانک مرکزی

اشتباهی که مرا متعجب ساخت.بلی حرم امام رضا.صحن قدس.

آیا نام صحن با ماکت مطابقت دارد؟

هدف ما یاد قدس بود یا قبه الصخره؟

اما چرا؟

واقعیتش اینه که کل رسانه جهان دست یهوده.آنها بخاطر پیشبرد

اهداف خود و همچنین بخاطر کینه ای که از مسلمانان و سلیمان

نبی دارند قصد تخریب این مسجد را دارند.

برای اینکه افکار جهانی متوجه نشوند از قبل سعی کرده اند

مکان دیگری را نشان دهند تا هنگام فروریزی مسجدالاقصی

بخاطر تونل سازی های اسرائیل مردم مسلمان متوجه نشده و

تشویشی در اذهان عمومی بپا نشود.و اینکه خود ما مسلمانان

سست هستیم در تحقیق و بررسی.

هزار بار گفتم باز هم میگویم:

(بهترین دین را داریم اما بدترین امتیم.)

حاضر نیستیم به خود سختی راه بدیم و مطالعه کنیم.

آیا این است طرز فکر کسانی که آرزوی سرباز امام زمان شدن را دارن؟

این است همان نیروهایی که امامشان بهشون نیاز داره؟

چرا تبلیغات نداریم؟چرا نمیتوانیم دینمان را برای خود ثابت کنیم؟

چرا عقایدمان سست است؟

چرا با حرفی بیهوده متوحل میشویم؟

و صد چرای دیگه...

بنظر شما چرا؟

ای مسلمانان

بیایید خود را و اطرافیانمان را برای کسی که انتظارش را داریم

آماده سازیم.

چرا که بدون آمادگی ما و درست نشدن 313فرمانده ایشان

نخواهند آمد.

فرماندهان ایشان جنگ بلد نیستند.بلکه عقاید قوی.ایمان

قوی.آگاهی بالا و اراده مستحکم دارند؟

واقعا چقدر خود را برای منجیمان آماده کردیم؟

چقدر حودمان پاک هستیم؟

چقدر کامپیوترمان پاک هست؟

چقدر گوشیمان پاک هست؟

امامان میتواند نگاهی به گوشی و کامپیوتر ما بیاندازد؟...

...

...

...


و حرف آخرمان

باذکر منبع گسترش دهید.

از نظراتتون ما رو هم بهره مند سازین.

یاعلی



تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 16:22 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما عزیزان


موضوع بحث:

تاریخ رو ورق میزنیم.

در اواخر قرن 5 کاتولیک ها به سرزمین فلسطین حمله کردند. و این آغاز

جنگ های بزرگی تحت عنوان «جنگهای صلیبی» بود.

در همین حین ها بود که ارتش مغول نیز به کشورهای اسلامی حمله

کردند.همین زمان مسلمانان از دو جناح شرق و غرب مورد دست درازی و

تجاوز قرار گرفتند. یا به عبارت دیگر مغول ها و صلیبیان(روم) با هم متحد

شدند تا اسلام را از بین ببرند. و به همین علت بود که نوه هلاکوخان

دختر امپراطور شرقی را گرفت.و جالب اینجاس که مادر هلاکوخان هم

مسیحی بوده است. در نهایت این دو قدرت بزرگ برخواستند و به ایران

بصورت وحشتناک حمله کردند.

در طی این حمله به مسلمانان هزاران کتابخانه سوخت و هزاران نه بلکه

میلیون ها مسلمان کشته شدند. در حین این حمله بود که طومار

حکومت بنی عباس در بغداد  برچیده شد و بغداد سقوط کرد.

دنیای اسلام در حال سوختن بود و نیاز به چیزی داشت تا قدرتی یابد.

و آن وحدت مسلمانان بود.

شخصی بنام "ابن تیمیه" بروز کرد و شروع به ایجاد افکار و عقاید کرد.

این افکار طوری بود که خود مسلمانان در برابر آن ایستادگی کردند و

مقابله نمودند.

در واقع کسی از مسلمانان برخواست که مسلمین را کافر ، قتلشان را

واجب و مالشان را حلال کرد.

به نحوی دیگر در بحبوحه جنگ برای از بین بردن افکار و عقاید اسلام

چیزی نیاز بود تا از دل خود اسلام بروز کند و مثل موریانه داخل درخت را

نابود کند و این "این تیمیه"بود که تیر خلاص را بر پیکره اسلام در آن زمان

وارد کرد.

الآن هم افرادی هستند تحت عنوان مسلمان که سعی دارند از "ابن

تیمیه" پیروی کنند.میخواهند مسلمانان را کافر و مشرک جلوه دهند. الآن

وهابی ها هستند که این کار را انجام میدهند.

جالب اینجاس که خود وهابیون سعی دارند اسم وهابی را از خودشون

پاک کنند و خودشان را سنی جلوه دهند و این یعنی نقض موجودیت و

اصالت خود که فکر نمیکنم چیز خوبی باشد و این در حالیست که همه

مذاهب آنها را از خود نمیدانند.

برگردیم سراغ گذشته.

این طرز فکرهای ابن تیمیه با مخالفت تمام علماء و مسلمانان با تمام

مذاهب روبرو شد.بارها دادگاهی شد.و حکم در مورد وی این بود که

هرکس به عقاید ابن تیمیه روی آورد خونش حلال است.

در تمام دادگاه های ابن تیمیه یک شیعه وحود نداشت چون حکومت

دست سنی ها بود و این دلیل محکم بر رد وهابیت از سوی سنی

مذهبان می باشد.

در اثر مقاومت مسلمانان افکار وی به زباله دان تاریخ سپرده شد.

تا رسیدیم به محمدبن عبدالوهاب که او دوباره افکار ابن تیمیه را زنده

کرد.

وهابی ها جدیدالتاسیس هستند و عقبه ای ندارند و به همین علت

خودشان را وهابی معرفی نمیکنند.

و امامت را اصول دین نمیدانند.

شیعه تا قرن 7 حالت دفاعی داشت و جواب میدادند و کتاب مینوشتند.

در قرن7 خواجه نصیرطوسی مدرسه کلامی اهل بیت را در بغداد همزمان

با ابن تیمیه تاسیس کرد و ابن تیمیه هم در شام مکتب اسلام اموی با

افکار نادرست را ایجاد کرد.

مهمترین کتاب ابن تیمیه"من هاج السنته"است که در رد بیانات علامه

حلی نوشته است.و بارها در این کتاب فحاشی علیه مسلمانان و بزرگان

شده است و این عامل فحاشی وهابیون می باشد و اینها به از شیخ

الاسلام خود به ارث برده اند.

چند ماه پیش کتابی از ماموران امربه معروف مدینه به حجاج دادند که آن

حاجی به من تقدیم کرد.بزودی در مطلبی جدید عقاید خرافی وهابی را

توضیح خواهم داد.

جالب نیست؟

نمیدونم چی بگم

خودتون قضاوت کنین


صمیمیت بیش از اندازه با قرآن و خدا

...

...

...

در کل

و به احدیت خدا قسم جایگاه اینان آتش است.

.

.

.

.

دعای همیشگی

اللهم عجل لولیک الفرج



تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 16:18 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

تصمیم گرفتم در مورد شاهین نجفی کمی تحقیق کنم و بدانم واقعا او کیست ، چه می خواد و چه میداند و...

İmage

خوب اولین کار در گوگل اسمش را سرچ کردم و همان طور که انتظار داشتم اولین صفحه ، صفحه ای در ویکی پدیا بود از این خواننده . وارد این صفحه شدم اطلاعاتی را کسب کردم

شاهین در شهر بندر انزلی و دو سال بعد از انقلاب به دنیا آمده است به دوران کودکی اش که نگاهی بندازیم به جز سختی نمی توان چیز دیگر دید. از دست دادن پدر در سن شش سالگی بعد از آن سر و کله زدن با یه برادر معتاد به مواد مخدر ، همین موارد کافی است تا در درون اش خوی سرکش اش شکل بگیر.


از کودکی که بگذریم در دوران جوانی بعد از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته جامعه شناسی چندی نگذشت او از دانشگاه خود به دلیل سرکشی اخراج شد.

تا این جا ما نکته مثبتی در زندگی شاهین نجفی نمیبینم هر چه هست سختی و مشکلات است و بس .

اما چگونه وارد دنیا موسقی شد :

شاهین نجفی در دوان نوجوانی شروع به یادگیری موسقی و ساز های مختلف کرد او در ایران بعد از یکی دو اجرا ممنوع صدا شد و این امر باعث شد و به خارج از کشور مهاجرت کند ، در آلمان با گروه های اینان و تپش ۲۰۱۲ کار کرد ، با آلبوم ما مرد نیستم فعالیت رسمی خود را شروع کرد .

این مختصری از زندگیی شاهین نجفی بود

فان فار : حال توجه شما را به چند نکته کلیدی دیگر جلب میکنم

آدرس فیس بوک شاهین نجفی shahinnajafi666 است با کمی توجه عدد ۶۶۶ برای من جالب به نظر رسید ، چرا ۶۶۶ ؟؟؟ چه رازی در این عدد نهفته است ؟

فکر نکنم لازم باشد در مورد این عدد صحبت کن چون شما دوستان از من در مورد این عدد بهتر می دانید همین بس که این عدد ، عدد شیطان پرستان است ، چرا شاهین نجفی باید برای صفحه شخصی خود در فیس بوک این عدد را انتخاب کند ؟

از این موضوع که گذری کنیم در جای شاهین نجفی اعلام میکند هیچ چیز را لایق پرستش نمیداند و خدا وشیطان بیشتر قابل ترحّم هستند تا پرستش.!!!

شاهین در قسمتی از یکی از ترانه های خود به نام شراعظم این گونه میگوید (مارح وت یارب زج هدجس) که اگر این جمله را به سبک ریورس یا برگردان موسیقی گوش دهیم جمله (سجده جز برای تو حرام) را خواهیم شنید.

حال اگر شاهین نجفی کسی را قابل پرستش نمی داند ، پس سجده جز برای تو حرام ! تو کیست و چه معنای دارد ؟

باید اشاره کنم که این عقائد خیلی نزدیک و شبیه عقائد شیطان پرستان است و باید گفت در کارها و دیگر رفتار شاهین نجفی این موراد به شدت دیده میشود.

حال از این عدد ها و کلمات که بگذریم می رسیم به کاور آهنگ نقی که با بی شرمی تمام به مقدسات شیعیان و حضرت امام رضا (ع) توهین کرده است.

بعضی دوستان شاید این را توهین ندادن ولی دوست دارم نظرشون رو در این چند مورد بدونم ...

اول این که چرا باید از اندام یک زن به عنوان ضریح امام رضا استفاده شود این چه توجیه می تواند داشته باشد ؟

پرچم همجنسگراها چرا باید با پرچم های مقدس این بارگاه ها یکی دانسته شود ؟ و از پرچم همجنس گا ها در بالایی این ضریح استفاده شود ؟

و مورد سوم پرواز کلاغ به جای کبوتر !!! چرا بر بالای این ضریح کلاغ ها پرواز می کنند چه توجیی می تواند داشته باشد . کلاغ های که نمادی از سیاهی و یکی از نماد های شیطان پرستان است؟؟

حالا از متن این شعر که بگذریم این موراد ذکر شده قابل تامل است و باید نشتست و اندشید ، سوالاتی که اول متن مطرح کردم را شاید راحت تر بشود حال پاسخ داد

با سختی ها و سیاهی ها که شاهین نجفی در دوران کودکی خود بر اثر مرگ پدر و اعتیاد برادر بعد از آن کشیده است ، شاید یکی از عوامل اصلی دین گریزی و هم تمایلات شدید او به شیطان پرستی و همجنسگرای دانست

اما این یک نتیجه گیری صد در صد نمی باشد و نیاز به کاوش بیشتری در رفتار و کردار این فرد می باشد ولی با موردی که اکنون در دست داریم این تنها گزینه های پیش روی ماست.

در آخر لازمه یه نکته رو متذکر بشم دوستان طرفدار شاهین نجفی بر این باور هستند که باید آزادی بیان داشته باشیم تا همه حرف های مان را بزنیم من هم از همین باور این افراد پی روی کردم و این متن را نوشتم امیدوارم برایشان قابل حضم باشد.

İmage

شاهین نجفی قطعه ای رو خونده بود که در طول آهنگ سه مرتبه تکرار شد.

متن این قطعه :
به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
به آلت مقدس حالت نامیر آتش
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس

در ابتدا خیلی از هوادارن شاهین این متن براشون مبهم مونده بود و چندین و چند کامنت در فیس بوک و جاهای مختلف پیرامون این متن فرستاده شد که هیچکدوم از اونها توسط شاهین یا امین وحید پاسخ داده نشد.
اما به تازگی یکی از کاربران فیس بوک متنی رو منتشر کرده که در اون در مورد قطعه ذکر شده توضیحاتی داده که قابل تامله:
به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
اینجا خیلی واضح داره میگه به نام شیطان و جانور سه چشم که در انجیل اومده و تن مانا یعنی اون روح جاویدان شیطانی
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
تثلیث دو سر منطورش تثلیث دجال ،جانور آخر الزمان و فاحشه بزرگ در انجیله در برابر پدرفپسر روح القدس .جنگ این دو تثلییث در اورشلیم اتفاق می افته که همون کوه مخفیه صیهونه با کتابی که فقط کسانی که به شیطان ایمان داشته باشن می تونن بخونن طبق گفته ی انجیل
به الت مقدس حالت نامیر اتش
آلت مقدس نماد شیطان پرستهاست منظورش ابلیسک هستش . یعنی زایش جاویدان ابلیس که تو فیلم ۶۶۶ هم اومده و آتش هم که می دونید نماد شیطان پرستاس
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
اینجا دیگه همش حروفه ابجده حالا اینو بیخیال شید و برید سر بقیه! فقط بدونید این کلمات عربی نیس .اشتباه نکنید اینا حروف ابجده.
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
ایناجا میگه تو تیری سیکس یعنی ۳ تا شیش.یعنی to three six و بقیشم که هنوز رمزگشایی نشده!
مارح وت یارب زج هدجس
و در نهایت این جمله که رمز این شعره : کافیه کل جمله رو بر عکس کنید : سجده جز برای تو حرام

İmage

این آدم کثیف گنبد حرم امام رضا (ع) رو به شکل سینه زن طراحی کرده است!
پرچم بالای گنبد نماد همنجنسگراهاست!
این کاور توسط یک بی غیرت به نام رضا احمدی طراحی شده است!
و بالای گنبد هم به جای کبوتر های سفید و زیبا از کلاغ استفاده کرده اند!



İmage
.
.
.
.
.
جهنم برای تو کمه شاهین ...
.
.
.
طرفدارا و حمایت کننده های شاهین نجفی ، حق ندارین پاتونو توی حرم مطهر امام رضا بذارین ... اونجا مقدسه!! نباید افکار شیطان پرستی توی مغز زائر امام رضا باشه ...
فکر و مغزتونو از نزدیکی به شاهین پاک کنید بعد برین پیش امام رضا طلب بخشش کنید ... همین
بلکه خدا ببخشه ...
اگه ببخشه ...

İmage

"مدافعان حقوق شاهین نجفی لطفا تشریف بیارن واسه دفاع از این ملعون"

"آلبوم جدید شاهین نجفی و تصویر پوستر آلبوم"

با درود خدمت شما عزیزان بنده برای توضیح بهتر و فهم بهتر تصویر این آلبوم دو نکته مهم در رابطه با کابالا و یا همان علوم جادوگری مختلط رو باید به کوتاهی توضیح بدم!
۱- فرایند تسخیر: یک فرایند پیچیده و به شدت خطرناک است که اجنه وارد کالبد بدن انسان میشوند و کنترل بدن انسان و فکر و جسم ان را در اختیار میگیرند و در اصطلاح گفته میشود فرد جن زده شده است
۲- تناسخ:در مکتب کابالا عقیده ای وجود دارد که روح یک انسان که مرده است میتواند وارد کالبد یک انسان دیگر شود و با ان بدن ادامه حیات دهد دوستانی که به خاطر داشته باشند شبکه ماسونی فارسی۱ سریالی پخش کرد به نام سفری دیگر که روح یک مرد ثروتمند پس از مرگ وارد بدن یک کشاورز شد و از طریق جسم او ادامه حیات داد و انتقام خود را از قاتلینش گرفت

با توجه به این دو نکته که از مهمترین عقاید کابالایست ها و شیطان پرستان هست به طور خلاصه پوستر این آلبوم جدید را بررسی میکنیم

همیشه گفتم فقط به دنبال حقیقت باشید.لطفا مطلب رو کامل بخونید.اگر چیز دیگه متوجه شدید بگید.یکم مطلب سنگینه ولی توضیح میدم تا متوجه بشید.

البوم جدید شاهین نجفی به زودی بیرون میاد. به هرحال خواستم در مورد پوستر این البوم یکم توضیح بدم و البته یکم هم از متن حرفاش تا بعضی افراد به اصطلاح روشن فکر بدونن از کجا میخورن و اول تفکر خودشون رو درست بشناسن تا نااگاهانه از شیطان پرستی حمایت نکنن.پوستر رو مشاهده میکنید.
دو انسان که نمادی از آدم ابوالبشر و حوا هستند را مشاهده میکنید
خب اول از همه به درخت توجه کنید.به دقت نگاه کنید. ماری که به درخت متصله رو دیدید خب دم مار رو هم ببینید متصل به یک بچه در بطن درخت هستش. باز هم توجه کردید بچه به صورت برعکس در درخت وجود داره و دم مار به عنوان منبع تغزیه به بچه وصل شده. به ما میگوید نسل جدیدی که متولد میشوند تحت آموزش و عقاید ابلیس هستند و نسل فاسد و بی دین هستند که فقط مادی گرا هستند و به دنبال پول شهرت و شهوت هستند و به وسیله عقاید شیطانی زندگی خود را پیش میبرند توجه کردید.منبع تغزیه و بچه و مار و از همه مهم تر درخت.این درخت همان درخت معروف در بهشت هست که خوردن میوه ممنوعه ان باعث اخراج نسل بشر از بهشت شد این درخت امروزه مقدسترین نماد در کابالا هست نماد دانش و تفکر و همان درخت ستون ده گانه هست که دارای ده نقطه است که درباره ان بحث شد
حالا به دست جنس نر نگاه کنید شاخه درخت رو در دست راست داره.چنان محکم که یعنی از درخت داره انرژی و زندگی میگیره و دوباره به اون برمیگرده.باز هم خیلی جالب.
حالا بیایید یکم مرور کنیم در تفکر شیطانی درخت چه معنایی داره. درخت کابالا یا همون درخت زندگی و زندگی گرفتن از یک درخت. حالا به بچه توجه کنید داره در دل درخت شکل میگیره و زندگی پیدا میکنه.جالبه نه. درختی که نمادی از وسوسه های شیطان هست و میوه آن ممنوع هست
حالا به مار توجه کنید اینجا چند موضوع میتونه در نظر گرفته بشه.باید بدونیم در تفکر شیطان پرستی به تناسخ ارواح اعتقاد دارن. یعنی اینکه انسان پس از مرگ اگر خوب باشه روحش در بدن یک بچه حلول میکنه و اگر بد باشه در بدن یک مار حلول میکنه. حالا به دست مرد که قبلا هم عرض کردم توجه کنید به خودی خود هم به بچه وصل میشه و هم به مار یعنی از درخت اومده و به درخت برمیگرده البته نه به صورت مستقیم.
یک موضوع دیگه هم میشه در نظر گرفت اینکه شیطان پرستها اعتقاد دارن روح به مار یا همان ابلیس انتقال پیدا میکنه و اینجا شاید منظور شکل گیری روح بچه توسط مار و عقاید شیطانی انجام میشه و زندگی یا همون جسم توسط درخت.
این رو هم میشه در نظر گرفت که مار نماد قدرت هم هست البته از نوع شیطانیش.داره به بچه قدرت شیطانی یا همون روح شیطانی انتقال میده به نوعی یک سرباز داره درست میکنه.
یک موضوع دیگر اینه که در بعضی از تفکرات به این اعتقاد دارن همه چی شر هستش و خیری وجود نداره. اینجا شاید منظور از همون ابتدا همه چی به صورت شر شکل میگیره باشه.همه چی شر هست.
به هر حال هر کدوم باشه باز برمیگرده به تفکر شیطانی و نفوذ شیطان در انسان و باور نداشتن به خدا و زندگی پس از مرگ.

متاسفانه زشترین کار این خواننده در آهنگ خود این فرد شیطانی این جمله رو بکار برد:به جای گفتن رحم الله قرا فاتحه مع الصلوات میگوید
رحم الشر من قرا فاتحة مع الصلوات
ایا این میتونه بی دلیل باشه به هیچ وجه….در تفکر شیطانی یکی از مهم ترین کارها تمسخر کردن کلام خداوند هستش.توهین به خدا و پیامبرانش هست مثل استفاده از صلیب معکوس .خوردن خون. زنا با محارم گذاشتن آیات قران نزدیک آلت تناسلی و…..که این فرد به طور واضح مورد تمسخر قرار میده.کاملا هم معلومه. باز هم اگه توجه کنید به جای الله از کلمه (( شر)) استفاده کرده این باز هم برمیگرده به همون تفکر شیطانی که همه چی شر هستش و به شر برمیگرده یا همون همه چی شیطان هستش و به شیطان برمیگرده. در تفکرشون کاری باید کرد جهان در شر کامل قرار بگیره در تاریکی کامل قرار بگیره انرژی تاریکی و منفی به بالاترین حد خود برسد تا شیطان ظهور کنه. این ها هم دست به هر کاری میزنن با شعر با موسیقی با نقاشی به هر چیزی بازی میکنن. تا تفکر شما کم کم شکل بگیره اونم به نفع اونا.
نکته بسیار مهم در داستان ادم و حوا ابلیس پس از مایوس شدن از فریب ادم به سراغ حوا میرود او را فریب میدهد و حوا سیب را از درخت ممنوعه چیده به ادم میدهد سیب نماد عشق و زندگی هست اما شما در این تصویر یک نارنجک در دست حوا میبیندید که نماد جنگ خونریزی و نا امنی هست که در پایان جهان با ظهور دجال دنیا پر از آشوب و جنگ میشود موضوع مهم دیگر استفاده از ماسک هست که نمادی از آلودگی محیط زیست هست همان طور که قران میگوید ابلیس قسم خورده در هر لحظه از روبرو و از پشت سر از چپ و راست به فریب انسان و نابودی انسان بپردازد و لحظه ای از نابودی نسل بشر غفلت نکند در این تصویر ماسک زده شده نمادی از آلودگی هوا و به خطر افتادن محیط زیست انسان هست و اولین قوم شیطانی که به محیط زیست خود آسیب زدن بابلی ها بودند اولین قوم شیطان پرست که توسط اجنه منحرف به اموزش جادوگری پرداختند و این علوم را به مصر منتقل کردند نکته بسیار ریز دیگر قرار گرفتن دو شکل دایره ای بر روی آلت تناسلی ادم و حوا هست که متاسفانه بادقت از جلو تصویر نگاه کردم جمله بسم الله الرحمن الرحیم با در هم ریختگی بر روی ان نوشته شده و در پست ترین نقطه بدن حوا قرار دارد یکی از مهمترین مناسک شیطان پرستان قرار دادن آیات قران در نزدیکی الت تناسلی و یا کف کفش هست

کاور به شدت منفی طراحی شده درخت خشکیده و هوای الوده و نارنجک و نام البوم هم که ترامادول هست که شما را به یاد مواد مخدر و روان گردن میاندازد و……

امیدوارم این مطلب مفید بوده باشه.یادتون باشه هیچ چیزی بدون دلیل نیست.

صبح ظهور نزدیک است باشد که اگاه شویم.و با مطالعه حقیقت را پیدا کنید!

اگر کلمه ی نقی یا امام نقی را در موتورهای جستجو مانند گوگل سرچ کنید در صفحه ی اول و نتایج نخست وبلاگ و پیج فیسبوکی را مشاهده خواهید کرد که مطالب بی شرمانه و توهین آمیزی را نسبت به امام نقی علیه السلام منتشر کرده و می کنند .
هم چنین اگر در قسمت تصاویر گوگل کلمه نقی یا امام نقی را سرچ کنید تصاویر توهین آمیزی را خواهید دید که بر علیه امام نقی علیه السلام ساخته شده اند.

اصل و نسب امام نقی (ع)
نام: علی
لقب: هادی نقی
کنیه: ابوالحسن
نام پدر: محمد
نام مادر: سمانه مغربیه
تاریخ ولادت: 15 ذی الحجه سال 212 هجری
محل ولادت: مدینه طیبه
مدت امامت: 33 سال
مدت عمر: 42 سال
تاریخ شهادت: 3 ماه رجب سال 254 هجری
علت شهادت: طعام زهر
آلود نام قاتل: متوکل عباسی
محل دفن: سامراء
تعداد فرزندان: 4 پسر و 1دختر


نقد شعر و کاور آهنگ نقی شاهین نجفی
شاهین نجفی
که یک پوچ گرای به تمام معنا است هیچ خط ومرزی در عقاید واندیشه های خود ندارد روانپریشی او به حدی است که خودش درباره ی خودش می گوید((از کودکی جهان برای من یک تصویر اسکیزوفرنیک بوده ،طبیعی است که باید یک روانپریش وغمگین باشم)).
همان طوری که در متن این موزیک آمده شاهین نجفی با زیر سوال بردن حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ومسخره کردن این بزرگوار به تمسخر امام هادی علیه السلام پرداخته است .

او از امام هادی علیه السلام می خواهد که به جای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند
(حالا که مهدی خواب ما تورو صدا میزنیم آی نقی /توظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی)
او همچنین با عباراتی بی شرمانه امام هادی علیه السلام را به موارد جنسی که در یک سال اخیر اتفاق افتاده قسم می دهد مثل انگشت هرز شیث رضایی ،ویا برهنگی گلشیفته فرهانی
(..نقی تورو به انگشت شیث رضایی /به دینی که اوت شده و فوتبال دینی.....نقی تورو به ممه های گلشیفته / به آبرویی که نداشته که از ما ریخته...)
وهمچنین در متن این آهنگ با عباراتی بی ادبانه به امام خمینی رحمه الله علیه وامام خامنه ای مدظله العالی توهین شده است
(...نقی تورو به امام مقوایی / به طفل علی گوی تو رحم گیر..).
علاوه بر این توهین که ذکر شد وخیلی هایی که ذکر نشد در کاور این موزیک وآلبوم تک آهنگ، در نگاه اول تصویر یک گنبد را می بینیم...

İmage

اما وقتی دقیق تر به این گنبد می نگریم متوجه نیت پلید وشیطانی طراح این کاور می شویم در اطراف این گنبد به جای کبوتر تعدادی کلاغ در حال پروازند، بروی گنبد پرچم همجنس بازان وجود دارد واز همه بدتر آنکه شکل گنبد به صورت کج است و مخصوصا شبیه به سینه ی یک زن کشیده شده است .

مرگ تورا میخواند!


İmage


İmage



زندانی شدن امام نقی (ع) و ماجرای شیرها

İmage

نقل است که در زمان امام نقی شخصی به دروغ مدعی شده بود که از فرزندان پیامبر است . امام نقی از مدعی خواست که اگر راست می گویی وارد قفس شیرها شو زیرا خداوند
خوردن گوشت فرزندان حضرت زهرا را بر درندگان حرام کرده است . مدعی نرفت . اما خلیفه که مایل بود شیرهای داخل قفس تن امام را پاره پاره کنند به ورود امام نقی به داخل قفس اصرار کرد . هنگامی که امام نقی پذیرفت و داخل قفس شد شیرها به پابوسی امام آمدند.
İmage

İmage

اصن آدم مذهبی نیستم و خیلی هم فرق میکنم!! خیلی هم راحتم!!اما هنوز یه جو ، یه ذره اعتقاد ته کلم مونده ...یه جا یکی طرفداری شاهین کرده بود و گفت بود شاهین میلیاردها می ارزه (آخه یه خواننده مجاز 10 میلیون جایزه واسه اعدام شاهین گذاشته بود) ....
همین طرفدار گف انقد می ارزه شاهین ، چون آزادی بیان رو ترویج میده!!بعد یکی جوابش داد ک توهین شد آزادی بیان؟؟؟ الان من بیام به خودت و خانوادت توهین کنم میشه آزادی بیان؟؟؟

اگ آهنگ نقی آزادی بیانه ، اگه عکس گنبد امام رضا ک نصفش با سینه زن تلفیق شده و بالاش پرچم همجنسبازان قرار داده شده ، آزادی بیان شده ،، پس هرکی به خواهر مادرت توهین کنه و بگه فلان و فلان و فلان ....... میشه آزادی بیان؟؟؟ هرکی بهت راحت بگه تو یه فاحشه ای ، تو یه کثافتی ، میشه آزادی بیان!!
نه خداییش به این میگن آزادی بیان؟؟؟؟

كسي به توهين مي‌گه آزادي بيان، كه به هيــــــــــــــــچ چيز اعتقاد نداره. وگرنه در فضاي رواج اهانت تحت عنوان زيباي آزادي بيان، هيچ عقيده و مسلكي از اهانت و بي‌حرمتي مصون نمي‌مونه...
حالا از همچين كسي چه انتظاري داريد؟؟!

هرکی طرفداری و حمایت از شاهین نجفی بکنه ، حق نداره پاشو توی حرم امام رضا بذاره .... چون طرفداری و حمایت از شاهین = قبول و همکاری در توهین به گنبد حرم امام رضا توسط شاهین میباشد ...

هرکی طرفداری و حمایت از شاهین نجفی رو بکنه ، یعنی واژه ی کثیفِ همجنسبازی رو قبول داره و باهاش مشکلی نداره ...
اصن همجنسبازی یعنی چی؟؟؟ تا حالا بهش فکر کردین؟؟؟ اشکال نداره ، با در کنار شاهین بودن ، میتونین بفهمین همجنسبازی یعنی چی!!

منتظر اون روز باشین که این شاهین ، بگه خواهر و مادر معنی نداره!! باهاشون رابطه برقرار کنید!!!

طرفداری و حمایت از شاهین نجفی یعنی دشمن انسانیت بودن!! دشمن سلامت روح و روان ...

هرکی طرفداری و حمایت از شاهین نجفی بکنه یعنی دشمن امام رضا و امام زمان و امام نقی میباشد!! اگه طرفدارشی و ازش حمایت میکنی ، طرفدار همه کاراشی و از همه کاراش حمایت میکنی!!! توهین به این سه امام معصوم یعنی ، دشمنی باهاشون و دشمنی با قرآن و خدا ... یعنی جهنم ...

یکی یه حرف خودتی ب طرفدارای شاهین زد :
آخره آخرش خودتو بکشی 100 سال عمر کنی ، آخره آخرش هرچی باشه میمیری ... بفکر اونور باش ، بفکر اون دنیا باش ... جهنم در انتظار شاهین و طرفداراشه ...

گوشی که با شنیدنِ و لذت بردن آهنگای شاهین عادت کنه ، آلوده میشه ، کر میشه ...

من خودم خیلی آدم مذخرف و پر از مشکل و پر از کارای گندم ،،، اما هرچی باشم ، هر گندی ک باشم ، هر آشغالی هم ک باشم ، به اونی که اون بالاس اعتقاد دارم و میدونم آخرش بازگشت همه به سوی اوست ...

هرچقد آشغال باشه و مذخرف رفتار و زندگی کنم ،، وقتی میرم حرم امام رضا ، حس میکنم پاکه پاک شدم و آدم ...
جهنم رو واسه خودتون نخرین ...

فک میکنی تا ابد زنده ای؟؟؟ از کجا میدونی الان ک داری نفس میکشی ، 5 دقیقه دیگ نفست بند نیا و نمیری؟؟؟ خیالت راحت آخرش میمیری ...
اون وقت اگ تو این دنیا مدافع یه شیطان پرست مثِ شاهین نجفی باشی ، جات توی جهنمه ...

هرکی طرفدار و حمایت کننده شاهین نجفی باشه ، خودشو مث شاهین لخت کرده ... خودشو مث شاهین شیطان پرست کرده ... خودشو مث شاهین همجنسباز کرده ...

خودتونو با دست خودتون توی مرداب فرو نکنین ...

....

مواظب خودتون باشین ...



تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 15:31 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

      بسم الله الرحمن الرحیم

در سحرگاه 15شعبان سال 255هجری قمری آسمان سامراءنوری عظیم را پذیرا شد نوری را که اشرف انبیاءواولیاء(ص)بود.

آن کسی نبود مگر باقی مانده ی خداوند منان برروی زمین آن عدل الهی آن خلیفه الله اعظم(ارواحنا الفداء)بر روی زمین اوهمان یکتای قرون اعصار حضرت ولی عصر صاحب الزمان امام محمدبن الحسن المهدی(عج)بود ایشان در سن5 سالگی بنا بر روایت مشهور پدر بزرگوارخود را ازدست دادند.

واین امام بزرگوار پس از پدر بنابرروایات درسن 5 سالگی عهده دارولایت آخرین امام از نسل حضرت محمدص)بودند.دشمنان درپی ازبین بردن این امام همام(عج)به منزل ایشام هجوم آوردند.که ایشان به حکم وخواست خداوند منان از نظرها غایب گشتند.تاهنگامی که شرایط برای ظهور ایشان فراهم گردد.ازمهم ترین این شرایط  برای ظهور تامین امنیت جانی ایشان درهنگام ظهور می باشد که تاکنون  این امر به طور کامل اتفاق نیفداده است. ایشان به حکم خداوند سبحان در موقع و وقتی مشخص ظهور خواهند کرد وعالم را پر از عدل وداد می کند ودین مبین اسلام به وسیله ی ایشان در سراسر گیتی گسترده خواد شد. ایشان دارای پیروان زیادی هستند که اکنون تقریبا بیشتر این امت اسلامی راتشکیل می دهد پیروان ایشان در سال های قبل کمتر بوده اند اما اکنون بیشت این امت را تشکیل می دهند.پیروان این حضرت شیعیان نام دارندکه از وظایف شیعیان دعا برای امر فرج وهم چنین نا امید نشدن از ظهور ایشان می باشد.اتما برای ظهورایشان نشانه ها وعلائمی می باشد که وهم چنینی مباحثی پیرامون آخرالزمان که انشالله به آنه نیز خواهیم پرداخت.

 

         تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات

 

 

الهم عجل الولیک الفرج

                                                                         یاعلی(ص)مدد.



تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, | 10:27 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

İmage



تاريخ : دو شنبه 19 خرداد 1393برچسب:, | 16:30 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |
بسم الله الرحمن الرحیم چهارده معصوم، عنوانی است که از سوی شیعیان دوازده‌امامی برای چهارده نفر از بزرگان این شاخه از تشیع به کار می‌رود. چهارده معصوم در اصطلاح دوازده امامیان، شامل محمد، دخترش فاطمه زهرا و دوازده امام شیعه می‌شود. شیعیان قائل به این هستند که تمام چهارده معصوم دارای صفت عصمت هستند. در برخی روایات شیعه چهارده معصوم معادل اهل بیت دانسته شده‌است [۱]. شیعیان بطور معمول جهت تکریم آنها را با القاب (مانند: امام) و عبارات احترام آمیز (مانند: حضرت و سلام و درود فرستادن) خطاب می‌کنند. برای نمونه؛ محمد پیامبر اسلام را (حضرت محمد «صلی الله علیه و آله») و دخترش فاطمه را (حضرت فاطمه «سلام الله علیها») و امامان دوازده گانه مانند: علی را (حضرت امام علی «علیه السلام») خطاب می‌کنند. محتویات [نهفتن] ۱ شجره‌نامه ۲ فهرست چهارده معصوم ۳ پانویس ۴ منابع ۵ پیوند به بیرون شجره‌نامه[ویرایش] محمد فاطمه زهرا امام اول: علی امام دوم: حسن امام سوم: حسین امام چهارم: سجاد امام پنجم: محمد باقر امام ششم: جعفر صادق امام هفتم: موسی کاظم امام هشتم: رضا امام نهم: محمد تقی امام دهم: هادی امام یازدهم: حسن عسکری امام دوازدهم: حجت بن حسن فهرست چهارده معصوم[ویرایش] شماره نام کنیه لقب نقش تولد–وفات (میلادی) تولد–وفات (هجری قمری) محل تولد (بر اساس مکان امروزی) علت مرگ و محل دفن ۱ محمد بن عبدالله ابو القاسم رسول الله (فرستاده خدا) مصطفی پیامبر اسلام ۵۷۰–۶۳۲[۲] 17ربیع الاول عام الفیل مکه، عربستان سعودی مدینه، عربستان سعودی ۲ علی بن ابی طالب ابو الحسن امیرالمؤمنین [۳] اولین امام شیعیان؛ چهارمین خلیفه اهل تسنن.[۳] ۶۰۰–۶۶۱[۳] ۲۳(قبل از هجرت)–۴۰[۴] مکه، عربستان سعودی[۳] توسط ابن ملجم، یکی از خوارج کوفه، به وسیله شمشیر زهرآلود کشته شد.[۳][۵] و در حرم امام علی، واقع در نجف، عراق مدفون است. ۳ فاطمه زهرا سیدة النساء العالمین[۶] ۶۰۵ یا ۶۱۵–۶۳۲ یا ۶۳۳[۷][۸][۹] ۱۷ یا ۷ (قبل هجرت)–۱۰ یا ۱۱ مکه، عربستان سعودی بنا بر روایت شیعیان، در جریان مراجعه خلیفه دوم عمر بن خطاب برای اخذ بیعت از علی بن ابی‌طالب که به زد و خورد انجامید از ناحیه سینه (یا پهلو) مجروح و بر اثر همان جراحت جنین درون شکمش سقط و سپس خود وی کشته شد(به واقعه خانه فاطمه مراجعه شود). همچنین به عقیده شیعه مکان دفن او نامعلوم است. ۴ حسن بن علی ابو محمد المجتبی دومین امام شیعیان[۱۰] ۶۲۵–۶۷۰[۱۱] ۳ هـ.ق – ۵۰ هـ.ق[۱۲] مکه، عربستان سعودی[۱۱] به دست همسرش جعده بنت اشعث بن قیس به تحریک معاویه در مدینه مسموم شد[۱۳] و در بقیع مدفون است. ۵ حسین بن علی ابو عبدالله سید الشهدا سومین امام شیعیان[۱۴][۱۵] ۶۲۶–۶۸۰[۱۴] ۴ هـ.ق– ۶۱ هـ.ق[۱۶] مدینه، عربستان سعودی[۱۴] در جنگ کربلا کشته شد.[۱۴] و در حرم امام حسین در کربلا مدفون است. ۶ علی بن حسین ابو محمد سجاد، زین العابدین[۱۷] چهارمین امام شیعیان[۱۸] ۶۵۸-۹[۱۷] – ۷۱۲[۱۸] ۳۸ هـ.ق[۱۷]– ۹۵ هـ.ق[۱۸] مدینه، عربستان سعودی[۱۷] او با زهر ولید بن عبد الملک در مدینه، عربستان سعودی کشته شد.[۱۸] و در بقیع مدفون است. ۷ محمد بن علی ابو جعفر باقر[۱۹] پنجمین امام شیعیان[۱۹][۲۰] ۶۷۷–۷۳۲[۱۹] ۵۷هـ.ق – ۱۱۴هـ.ق[۱۹] مدینه، عربستان سعودی[۱۹] به دستور هشام بن عبد الملک مسموم و کشته شد.[۲۱]. در بقیع مدفون است. ۸ جعفر بن محمد ابو عبدالله صادق[۲۲] ششمین امام شیعیان[۲۲][۲۳] ۷۰۲–۷۶۵[۲۲] ۸۳ هـ.ق – ۱۴۸ هـ.ق [۲۲] مدینه، عربستان سعودی[۲۲] به دستور منصور خلیفه عباسی مسوم و کشته شد.[۲۲]. در بقیع مدفون است. ۹ موسی بن جعفر ابو الحسن الاول [۲۴] کاظم[۲۵] هفتمین امام شیعیان[۲۶] ۷۴۴–۷۹۹[۲۵] ۱۲۸ هـ.ق – ۱۸۳ هـ.ق[۲۵] مدینه، عربستان سعودی[۲۵] توسط زهر در زندان سندی‌بن شاهک به دستور هارون الرشید کشته شد. در کاظمین مدفون است.[۲۵] ۱۰ علی بن موسی ابو الحسن الثانی[۲۴] رضا[۲۷] هشتمین امام شیعیان[۲۷] ۷۶۵–۸۱۷[۲۷] ۱۴۸–۲۰۳[۲۷] مدینه، عربستان سعودی[۲۷] توسط مامون الرشید خلیفهٔ عباسی به مرو خوانده و توسط خلیفه در توس مسموم و کشته شد و در حرم امام رضا در مشهد مدفون است. [۲۷] ۱۱ محمد بن علی ابو جعفر جواد، تقی[۲۸] نهمین امام شیعیان[۲۷] ۸۱۰–۸۳۵[۲۸] ۱۹۵ هـ.ق– ۲۲۰ هـ.ق[۲۸] مدینه، عربستان سعودی[۲۸] به وسیله أُمّ الفضل، همسرش و دختر مأمون، در ۲۵ سالگی، مسموم و کشته شد و در حرم کاظمین در بغداد مدفون است.[۲۸] ۱۲ علی بن محمد ابو الحسن الثالث[۲۹] هادی، نقی[۲۹] دهمین امام شیعیان[۲۹] ۸۲۷–۸۶۸[۲۹] ۲۱۲–۲۵۴[۲۹] سامرا، عراق[۲۹] به اجبار خلیفه عباسی به سامرا تبعید شد و همان جادر سن چهل سالگی به دستور خلیفه مسموم شد.[۳۰] در حرم عسکریه در سامرا مدفون است. ۱۳ حسن بن علی ابو محمد عسکری[۳۱] یازدهمین امام شیعیان[۳۲] ۸۴۶–۸۷۴[۳۱] ۲۳۲–۲۶۰[۳۱] مدینه، عربستان سعودی[۳۱] در روز جمعه ۸ ربیع‌الاول سال ۲۶۰ هجری در سن ۲۹ سالگی با زهر معتمد عباسی کشته شد. در سامرا کنار پدرش علی بن محمد به خاک سپرده شد.[۳۳] ۱۴ م‌ح‌م‌د بن حسن ابو القاسم مهدی، امام زمان، حجت [۳۴] دوازدهمین امام شیعیان[۳۵] ۸۶۸–نامعلوم[۳۶] ۲۵۵–نامعلوم[۳۶] سامرا، عراق[۳۶] او بنا بر عقیده شیعیان به خواست خداوند از دیده ها پنهان شده ودر غیبت به سر می‌برد و در روز موعود که شرایط ایجاب کند ظهور خواهد کرد.[۳۶] پانویس

تاريخ : دو شنبه 19 خرداد 1393برچسب:, | 9:36 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

 آرام زیر لب قرآن را زمزمه می‏‌كرد و اشك می‏‌ریخت كه هركس صدای مناجات او را می‌‏شنید، می‏‌گریست. گاه بر روی ریگ‏ها و خاك‏ها می‏‌نشست. نیمه شب‏ها را مشغول استغفار می‏‌شد.


به گزارش برنا، روایت شده است كه حضرت امام هادی(ع) در روز ۲۷ ذى حجه به دنیا آمد و شیخ مفید گوید: «محل تولد آن حضرت در صریا، یكى از قراى مدینه بود».

در بسیارى از نسخ جاى ولادت آن حضرت را همین قریه و با همین املا نوشته‌اند و در برخى از نسخ ضبط آن به صورت«صربا» بوده است. البته نام چنین محلى نه در معجم البلدان و نه در هیچ یك از كتب لغت ذكر نشده است. تنها ابن شهر آشوب در مناقب، در بخش الجلاء و الشفاء، گفته است: صریا قریه‌اى است كه موسى بن جعفر(ع) آن را به فاصله سه میلى از شهر مدینه بنا كرده است.

القاب آن حضرت عبارت بودند از: ناصح، متوكل، فتاح، نقى، مرتضى و مشهورترین القاب وى متوكل بود. اما آن حضرت این لقب را مخفى می‌كرد و به اصحابش می‌فرمود از یاد كردن وى با این لقب بپرهیزند. زیرا متوكل، لقب خلیفه عباسى بود. همچنین آن حضرت به دو لقب هادى و نقى نیز شهرت داشت.

خداپرستی
همواره ملازم مسجد بود و میلی به دنیا نداشت. عبادت‌گری فقیه بود. شب‏ها را در عبادت به صبح می‏‌رساند. با پشمینه‏ای بر تن و سجاده‏ای از حصیر زیر پا به نماز می‌‏ایستاد. شوق به عبادتش به شب تمام نمی‏‌شد. كمی می‏‌خوابید و دوباره برمی‌خاست و مشغول عبادت می‌‏شد. آرام زیر لب قرآن را زمزمه می‏‌كرد و اشك می‏‌ریخت كه هركس صدای مناجات او را می‌‏شنید، می‏‌گریست. گاه بر روی ریگ‏ها و خاك‏ها می‏‌نشست. نیمه شب‏ها را مشغول استغفار می‏‌شد و شب‏ها را به زاری می‏‌گذراند.

پیشوای ساده‏‌زیست
از دنیا چیزی در بساط زندگی نداشت. در آن شبی كه به خانه‏‌اش هجوم آوردند، او را تنها یافتند با پشمینه‏ای كه همیشه بر تن داشت و خانه‌‏ای كه در آن هیچ اسباب و اثاثیه چشم‏گیری دیده نمی‏‌شد. كف خانه‌‏اش خاك‏پوش بود و بر سجاده حصیری نشسته، با پروردگارش مشغول نیایش بود.


نقش انگشترى آن حضرت
بنا بر قولى گفته‌اند نقش انگشترى آن حضرت عبارت: «حفظ العهود من اخلاق المعبود» بوده است. همچنین طبق قولى دیگر نقش انگشترى وى عبارت: «الله ربى و هو عصمتى من خلقه» و مطابق نظر برخى دیگر عبارت: «من عصى هواه بلغ مناه» بوده است.

فرزندان آن حضرت
آن حضرت چهار پسر به نامهاى: ابو محمد حسن، حسین، محمد و جعفر داشت. از این میان حسن(ع) پس از وى به امامت رسید و حسین و محمد در زمان حیات آن امام از دنیا رفتند و جعفر نیز همان كسى است كه بعد از وفات برادرش، امام عسكرى(ع) ، ادعاى امامت كرد و به جعفر كذاب شهرت یافت. همچنین یك دختر از آن حضرت بر جاى ماند كه نامش عایشه یا علیه بود.

آگاهى از درون اشخاص
معجزاتی از امام هادی(ع) نقل شده است که عبدالله صالحی آن را در کتاب "چهل داستان و چهل حدیث از امام هادى(ع)" به برخی از آنها اشاره کرده است که قسمتهایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

شیخ طوسى، راوندى و دیگر بزرگان به نقل از اسحاق بن عبدالله علوى حكایت كند: روزى از روزها پدرم با عمویم با یكدیگر اختلاف كردند، درباره آن چهار روزى كه در طول سال براى روزه گرفتن، نسبت به بقیه روزها فضیلت و اهمیتى بیشتر دارد.

لذا براى حل اختلاف و گرفتن جواب صحیح تصمیم گرفتند تا به ملاقات و زیارت حضرت ابوالحسن، امام هادى علیه السلام بروند.

و در آن روزها، حضرت در محلى - به نام صریا - نزدیك مدینه ساكن بود؛ و هنوز به شهر سامراء منتقل نشده بود.

به همین جهت، به قصد زیارت و ملاقات آن حضرت حركت نمودند، هنگامى كه وارد منزل امام هادى علیه السلام شدند و در محضر شریفش نشستند، حضرت قبل از هر سخنى اظهار فرمود: نزد من آمده‌اید تا از روزهائى كه در طول سال بهتر است، در آن‌ها روزه گرفته شود، سؤال نمائید؟

عرضه داشتند: بلى، یا ابن رسول‌الله(ص)! ما از محل خود فقط براى همین موضوع، آمده‌ایم.
حضرت فرمود: پس بدانید كه آن‌ها چهار روز است:
روز هفدهم ربیع الاول سالروز میلاد مسعود پیامبر اسلام(ص)، روز بیست و هفتم رجب سالروز بعثت حضرت رسول اكرم(ص)، روز بیست و پنجم ذى القعده سالروز دَحْوالاْرض؛ و آن روزى است كه زمین از زیر كعبه الهى پهن و گسترده شد و روز هیجدهم ذى الحجه سالروز غدیر خُم كه پیغمبر اسلام(ص) از طرف خداوند متعال، حضرت على بن ابى طالب(ع) را به عنوان امیرالمؤ منین(ع) و خلیفه بلافصل خویش، منصوب و معرفى نمود.

نان در سفره و بلعیدن جادوگر
یكى از درباریان متوكل (لعنت الله علیه)- به نام زرافه - حكایت کرده است:

روزى درباریان متوكل عباسى شخصى را از اهالى هندوستان كه شعبده باز و جادوگر بود، نزد متوكل آورده تا با بازى هاى خویش او را سرگرم كند، چون وى اهل هوى و هوس بود.

روزى از روزها متوكل به آن شخص هندى گفت: چنانچه على بن محمد هادى(ع) را در جمع عده اى شرمنده و خجالت زده كنى، هزار دینار هدیه خواهى گرفت.

آن شخص شعبده باز هندى نیز درخواست متوكل - خلیفه عباسى - را پذیرفت و آن گاه حضرت را در جمع عده‌اى دعوت كردند و چون همگان در آن جلسه حضور یافتند، متوكل مرا كنار خود نشانید و دستور داد تا سفره اطعام گسترانیدند.

همین كه خواستند مشغول خوردن غذا شوند، شعبده باز هندى متوجه حضرت هادى(ع) شد و حركات مخصوصى را انجام داد، كه چون حضرت دست به سوى نان دراز مى نمود، نان پرواز مى كرد؛ و تمامى افراد مى خندیدند.

و این كار چند مرتبه تكرار شد، به ناچار، چون امام على هادى(ع) چنین دید، به عكس شیرى كه بر پرده دیوار نقش بسته بود، دستى زد و آن را مخاطب قرار داد و فرمود: اى شیر! این دشمن خدا را بگیر و نابود كن.

پس ناگهان شیر به حالت یك حیوان واقعى در آمد و آن مرد شعبده باز هندى را بلعید و سپس حضرت خطاب به شیر كرد و فرمود: اكنون به حالت اول بازگرد و همانند قبل روى پرده مجسم شو.

تمام افراد حاضر در مجلس با تماشاى ابن صحنه وحشت زده شده و متحیرانه به یكدیگر نگاه مى كردند.

پس از آن، امام(ع) از جاى برخاست كه از مجلس خارج شود، متوكل گفت: یاابن رسول الله! خواهش مى‌كنم بفرما بنشین و دستور دهید تا شیر آن مرد هندى را بازگرداند؟
حضرت فرمود: به خدا سوگند، دیگر او را نخواهید دید، آیا دشمن خدا را بر دوستان خدا مسلط و چیره مى كنید؟! و آن گاه، حضرت از
آن مجلس خارج شد.
 
 


تاريخ : یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, | 12:43 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

بسم الله الرحمن الرحیم

سنی ها ایراداتی رو درمورد معصومیت حضرات اهل البیت(ص)می گیرند.میگن آقا شما شیعه ها میگید اماما(ص)تون معصوم بودن  بیاید ثابت کنید؟؟؟؟ باشه ثابت می کنیم میگیم خداوند در قرآن کریم می فرمایند(انمایریدالله لیذهب الرجس اهل البیت(ص)ویطهرکم تطهیرا).

سنی :نه این آیه راجب زنان حضرت محمد(ص)نازل شده؟؟!!!!

شیعه:عجب جناب وهابی شما که ادعا می کنی عالم هستی آیاعربی هم می دونی؟

سنی:بله اصلا من خودم ازوهابی های عربم اهل عربستانم.

شیعه:پس عرب هستی آقای عرب اگرعربی می دونی باید این روهم بدونی که این آیه(تطهیر)مذکرنازل شده نه مونث همسران حضرت محمد(ص)مونث بودن نه مذکر!!!!!!!!!!

سنی:ثابت کن آیه مونث نیست.

(جهت اطلاع:اولا از سه نفری که قواعدزبان عربی راپایه گذاری کردنددونفر ایرانی بودند.جالبه نه!!)!

شیعه: جناب وهابی متاسفم که تا این حد شما نمی فهمید.اولا آیه اگر درمورد همسرا حضرت پیامبر(ص)نازل می شد باید به صورت مونث نازل می شد.

سنی:یعنی چگونه؟

شیعه:به این صورت(انمایریدالله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت ویطهرکن تطهیرا)

سنی:سرش رابه زیرانداخت.

شیعه:بازهم اگر آیه این گونه نازل می شددلات بر همسران حضرت رسالت معاد(ص)نداشت.

سنی:چرا؟

شیعه:چون باز هم نام حضرات اهل البیت(ص)در این آیه بود وباید آیه به صورت دیگر ی وکامل تری بایدنازل می شد.

سنی:چگونه؟؟؟؟؟؟؟

شیعه:باید کلمه ی حضرات اهل البیت(ص)را ازاین آیه حذف وبه جای آن نام زنان حضرت نبی الله(ص)می بود.

سنی:چگونه باید می بود؟

شیعه:بدین صورت(انما یریدالله لیذهب عنکن الرجس ازواجک النبی (زوجک)ویطهرکن تطهیرا)

سنی:حیران مانده بود.

شیعه:پس خودت عادلانه قضاوت کن آیه ی قرآن را باچیزی که می گوی.آیه خداوند متعال العیاذبالله نمی فهمیدکه چگونه آیه را نازل کند وتوفقط می فهمی؟؟؟؟این دو آیه را باهم مقایسه کن کدام کلام خداست وکدام کلام شیطان.

آیه ی قرآن:(بسم الله الرحمن الرحیم انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا   سورهی احزاب آیه ی 33)  آیه ای که سنی منظورشان است(انما یریدالله لیذهب عنکن الرجس ازواجک النبی ویطهرکن تطهیرا کلام شیطان آدرسش را از سنی ها بپرسیدمنکه توی قرآن هم چین آیه ای ندیدم)

سنی:من اشتباه کردم اما تعصبم مانع از ورودم به مکتب حق حضرات اهل البیت(ص)می شود چه کنم؟

شیعه:اشهدان لا اله الالله اشهدان محمدارسول الله اشهدان امیرالمومنین علیا ولی الله.

 

صدشکر خدا را که عزادار حسینم                           دائم به فغان هستم ودر شیون وشینم

من حیران کمانده ام میان دوحرم                           من عاشق و دیوانه ی بین الحرمینم

 

                                             الهم عجل لولیک الفرج

 

                                                  یاعلی(ص)مدد



تاريخ : شنبه 17 خرداد 1393برچسب:, | 13:6 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

بسم الله الرحمن الرحیم

سنی ها ایراداتی رو درمورد معصومیت حضرات اهل البیت(ص)می گیرند.میگن آقا شما شیعه ها میگید اماما(ص)تون معصوم بودن  بیاید ثابت کنید؟؟؟؟ باشه ثابت می کنیم میگیم خداوند در قرآن کریم می فرمایند(انمایریدالله لیذهب الرجس اهل البیت(ص)ویطهرکم تطهیرا).

سنی :نه این آیه راجب زنان حضرت محمد(ص)نازل شده؟؟!!!!

شیعه:عجب جناب وهابی شما که ادعا می کنی عالم هستی آیاعربی هم می دونی؟

سنی:بله اصلا من خودم ازوهابی های عربم اهل عربستانم.

شیعه:پس عرب هستی آقای عرب اگرعربی می دونی باید این روهم بدونی که این آیه(تطهیر)مذکرنازل شده نه مونث همسران حضرت محمد(ص)مونث بودن نه مذکر!!!!!!!!!!

سنی:ثابت کن آیه مونث نیست.

(جهت اطلاع:اولا از سه نفری که قواعدزبان عربی راپایه گذاری کردنددونفر ایرانی بودند.جالبه نه!!)!

شیعه: جناب وهابی متاسفم که تا این حد شما نمی فهمید.اولا آیه اگر درمورد همسرا حضرت پیامبر(ص)نازل می شد باید به صورت مونث نازل می شد.

سنی:یعنی چگونه؟

شیعه:به این صورت(انمایریدالله لیذهب عنکن الرجس اهل البیت ویطهرکن تطهیرا)

سنی:سرش رابه زیرانداخت.

شیعه:بازهم اگر آیه این گونه نازل می شددلات بر همسران حضرت رسالت معاد(ص)نداشت.

سنی:چرا؟

شیعه:چون باز هم نام حضرات اهل البیت(ص)در این آیه بود وباید آیه به صورت دیگر ی وکامل تری بایدنازل می شد.

سنی:چگونه؟؟؟؟؟؟؟

شیعه:باید کلمه ی حضرات اهل البیت(ص)را ازاین آیه حذف وبه جای آن نام زنان حضرت نبی الله(ص)می بود.

سنی:چگونه باید می بود؟

شیعه:بدین صورت(انما یریدالله لیذهب عنکن الرجس ازواجک النبی (زوجک)ویطهرکن تطهیرا)

سنی:حیران مانده بود.

شیعه:پس خودت عادلانه قضاوت کن آیه ی قرآن را باچیزی که می گوی.آیه خداوند متعال العیاذبالله نمی فهمیدکه چگونه آیه را نازل کند وتوفقط می فهمی؟؟؟؟این دو آیه را باهم مقایسه کن کدام کلام خداست وکدام کلام شیطان.

آیه ی قرآن:(بسم الله الرحمن الرحیم انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا   سورهی احزاب آیه ی 33)  آیه ای که سنی منظورشان است(انما یریدالله لیذهب عنکن الرجس ازواجک النبی ویطهرکن تطهیرا کلام شیطان آدرسش را از سنی ها بپرسیدمنکه توی قرآن هم چین آیه ای ندیدم)

سنی:من اشتباه کردم اما تعصبم مانع از ورودم به مکتب حق حضرات اهل البیت(ص)می شود چه کنم؟

شیعه:اشهدان لا اله الالله اشهدان محمدارسول الله اشهدان امیرالمومنین علیا ولی الله.

 

صدشکر خدا را که عزادار حسینم                           دائم به فغان هستم ودر شیون وشینم

من حیران کمانده ام میان دوحرم                           من عاشق و دیوانه ی بین الحرمینم

 

                                             الهم عجل لولیک الفرج

 

                                                  یاعلی(ص)مدد



تاريخ : شنبه 17 خرداد 1393برچسب:, | 13:6 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |

İmage

ما بی فرهنگیم ؟!!!

ﺗﻮ ﮊﺍﭘﻦ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﻭ ﻫﺸﺖ ﭘﺎ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺁﺑﺰﯼ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍن ها ﭘﻮﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ،
تو ﭼﯿﻦ ﺳﮓ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ .
ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻥ ﺗو ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ .
در اروپا 2000 ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻦ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻦ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺑﯽ ﺣﯿﺎﯾﯽ 2 ﺑﻪ 2 رابطه ی جنسی برقرار ﻣﯿﮑﻨﻦ .
ﺗﻮ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺁﺳﯿﺎ ﺗﻮ ﺑﻌﻀﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ .
ﺗﻮ ﻫﻨﺪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﻘﺪﺳﻪ ﺑﻠﮑﻪ مدفوع و ادرار ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ و میدن به خورد بچه هاشون .
ﮐﺮﻩ ﺍﯼ ﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﮕﻦ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﻫﯽ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ به اشتراک میزاریم ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺎﺯﻥ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻦ ﺑﻄﺮﯼ ﻭ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺳﻤﺖ ﺗﯿﻢ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ به اشتراک نمیزاره .
ﺗﻮ ﺑﺮﺯﯾﻞ ﺳﺮ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻭﺳﻂ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻥ ، ﺗﻮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ 20 ﺗﺎ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﻪ ، ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ 2 ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻦ .
ﺗﻮ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ مفتیشون حكم میده منشی ها به مردهای نامحرم شیر بدن تا محرم بشن ! ﻭ 1000 ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺩﯾﮕﻪ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﯾﺮﺍنی ها ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﻦ ، ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺗﯿﺮﯾﭗ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ .
ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﺘﻦ ﻫﻢ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻤﻮﻥ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯿﺸﺪ !!!
ﺍﮔﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ حق ورود ایرانی ها رو به هر جای دنیا بر میداشتن !!!!
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﺑﺨﺪﺍ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﮕﺮﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ، ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ منش و راه و رسممون به شکلیه که متجاوز ستیزه ...
مشکل ما این که به کمک اعتقاداتمون هیچ وقت نذاشتیم زیر بار استعمار ( مثل خیلی کشورای همسایه ) بریم ...
مشکل ما این که با شور حسینی که داشتیم ، ۸سال با چنگ و دندون نذاشتیم وجبی از خاک کشورمون رو ببرن ...
مشکل ما این که همیشه از هخامنش تا حالا ، حیا و غیرت نماد بانوها و پهلوانان ایرانی بوده و هست ...
مشکل ما این که با اعتقاد به گذشته سرخ ( عاشورا ) و آینده سبز ( قیام قائم آل محمد(صل الله علیه و آله و سلم) )
هیچ وقت نمیذاریم سیاست سکولار بر ما غالب بشه ...
آره ...
مشکل اونا اینه که نمیتون استقلال مارو ببینن ...
در حالی که تونستن هر ملت و کشوری با هر مذهب و آیینی رو به استعمار خودشون در بیارن ...
از استقلال طلبی شیعه ها میترسن شیعه و ایرانی نارنجكه ...
از هر ملتی که بخواد رو پای خودش وایسه و آقایی کنه میترسن ...
نشر برای بیداری ...



تاريخ : شنبه 3 خرداد 1393برچسب:, | 17:5 | نويسنده : کلب الحسین(ص) |